English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 162 (8056 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blue line U خط دفاعی هاکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strong point U پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
iceman U هاکی باز
skates U هاکی روی یخ
field hockey U زمین هاکی
ice hockey U هاکی روی یخ
banana blade U چوب هاکی
skate U هاکی روی یخ
skated U هاکی روی یخ
hockey U هاکی روی یخ
sixes U تیم هاکی
sextet U تیم هاکی
six U تیم هاکی
sextets U تیم هاکی
stick U چوب بازی هاکی
stanzas U بخشی ازبازی هاکی
bandi U نوعی هاکی روی یخ
stanza U بخشی ازبازی هاکی
shinney U چوب بازی هاکی
field hokey U هاکی روی چمن
hurler U بازیگر هاکی ایرلندی
avco cup U جام جهانی انجمن هاکی
endboards U دیوارههای اخر زمین هاکی
speed a way U نوعی بازی شبیه هاکی
stickboy U متصدی نگهداری چوبهای هاکی
fielding U متوقف کردن و کنترل گوی هاکی
elevens U تیم 11 نفره هاکی روی چمن
eleven U تیم 11 نفره هاکی روی چمن
floor hockey U هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
stickhandler U شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
speared U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
stickside U سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
spear U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
shinny U نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
hurling U نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
defensive line U خط دفاعی
backfield U خط دفاعی
defensive U دفاعی
vindicative U دفاعی
apologetic U دفاعی
broomball U نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
coverings U بازی دفاعی
five man line U خط دفاعی 5 نفره
cover U بازی دفاعی
covers U بازی دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی
zones U منطقه دفاعی
rejoinders U پاسخ دفاعی
zone U منطقه دفاعی
defensive war U جنگ دفاعی
defensively U حالت دفاعی
defensive league U اتحاد دفاعی
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
defensive league U اتحادیه دفاعی
defense position U موضع دفاعی
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
defense information U اطلاعات دفاعی
backcourt U نیمه دفاعی
odd front U خط دفاعی 4 نفره
preventive war U نبرد دفاعی
defensive fire U اتش دفاعی
mixer U نوعی خط دفاعی
mixers U نوعی خط دفاعی
agger U پشته ی دفاعی
defense base U پایگاه دفاعی
stack the defence U ارایش دفاعی
decompensation U فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
bump and go U نوعی مانور دفاعی
press U تاکتیک دفاعی فشرده
switch position U موضع دفاعی بینابین
bump and run U نوعی مانور دفاعی
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
protective cover U جان پناه دفاعی
pale U حصار دفاعی دفاع
switch position U موضع رابط دفاعی
first defense gun U جلوترین تیربار دفاعی
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
defensiveness U حالت دفاعی داشتن
defensive wrestler U کشتی گیر دفاعی
defensive player U شطرنج باز دفاعی
ante-mural [e] U جان پناه دفاعی
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
apologists U نویسندهء رسالهء دفاعی
apologist U نویسندهء رسالهء دفاعی
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
sandbags U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
sandbag U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
paler U حصار دفاعی دفاع
back judge U داور در محوطه دفاعی
sandbagging U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
palest U حصار دفاعی دفاع
assisted U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assists U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
corral U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corrals U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parried U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
corralled U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
parries U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parrying U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
seams U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seam U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
chevaux de fries U [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
defenceman U مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
declaring U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declares U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
face U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
faces U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
plea in abatement U دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
blade U سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
Recent search history Forum search
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com